کد خبر: 1262585
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۴۰۳ - ۰۳:۰۰
فاطمه فغند؛ پرستاری که آمد تا کرونا برود!
مهم‌تر از قرص، آمپول و درمان، ارتباط با بیمار است. گاهی یک ارتباط کلامی، چشمی یا لمس کردن به بیمار حس امنیت می‌دهد و این حس امنیت است که انسان‌ها را امیدوار می‌کند، اما خب جای این قضیه بین پرستار‌ها کمرنگ است، چون واقعاً آنقدر کار زیاد است که حتی وقت نمی‌شود پرستاران زمان کار با خانواده خود حتی بر حسب ضرورت حرف بزنند
نیره ساری

جوان آنلاین: مامان حالش خوب نبود. با عفونت بسیار بالای ناشی از جراحی برداشتن توده بدخیم روده راهی بیمارستان شد. حتی روز تعطیل دکتر‌ها بالای سرش بودند. کم توان شده بود و فرصت شیمی درمانی داشت از دست می‌رفت. همه چیز به هم ریخته بود. تمام وقت بالای سرش بودم بدون اینکه پلک بزنم. خسته بودم و بیشتر از خستگی ناامید و پریشان. پرستار‌های شیفت عوض می‌شدند. تقریباً در مدت یک هفته همه پرستار‌ها را دیده بودم. شب بود. مامان خوابیده بود. اوضاعش به نسبت روز‌های اول بستری بهتر شده بود ولی باز هم بی‌خواب بودم. سمت دفتر پرستاری رفتم. دختر جوانی مشغول نگارش شرح حال بیمار بود. از حال مامان جویا شدم و سر حرف باز شد. به خودم آمدم دیدم ساعت‌هاست با هم گپ و گفت صمیمانه می‌کنیم. شماره تلفن بین‌مان رد و بدل شد و حتی بعد‌ها حال مامان را از من جویا می‌شد. او برای من پر از امید و دلگرمی بود تا حدی که حتی بعد از ترخیص مادرم وقتی یاد صحبت‌هایمان می‌افتادم امید در وجودم زنده می‌شد و همواره دعاگویش بودم. «فاطمه فغند» کارشناس پرستاری بود که همزمان با ورود کرونا وارد بیمارستان شد. به قول خودش «آمد تا کرونا را بیرون کند.» حالا روز پرستار بهانه‌ای شد تا سراغ او بروم و گپی درباره شغل و انتخابش داشته باشم. در حال حاضر مشغول فعالیت در یکی از بخش‌های مهم یک بیمارستان دولتی است و همچنان با عشق و ایثار و صبر لحظات کاری خود را سپری می‌کند. خانم فغند در میان صحبت‌های خود خوب و بد را کنار هم می‌بیند و در این میان در قالب پیشنهاد به همکاران خود هم موضوعاتی را مطرح می‎کند مثل اینکه بیمار نیاز به حس امنیت دارد و گاهی در اوج درد و رنج گرفتن دستان بیمار می‌تواند امید و امنیت را به او ببخشد. «اگر شمار پرستاران به بیماران متعادل شود پرستاران ما فرصت می‌کنند با بیمار و همراهان گپی بزنند و اطلاعاتی بدهند که به آن‌ها کمک کند.» شاید این نکته مهمی در صحبت‌های فاطمه فغند باشد که به مردم بگوید اگر پرستاران پاسخی نمی‌دهند امتناع از وظایف نیست، بلکه خودشان هم می‌خواهند، اما زمان و کار زیاد این اجازه را نمی‌دهد. خواندن این مصاحبه خالی از لطف نیست. 
 
چرا شغل پرستاری را انتخاب کردید؟
تقریباً بچه‌هایی که تجربی می‌خوانند به امید قبول شدن در رشته پزشکی وارد رشته تجربی می‌شوند، اما خب شاید با اختلاف خیلی کمی در رتبه‌ها و درصدها، سرنوشت‌ها تقسیم می‌شود. من هم دوست داشتم وارد بالین و بیمارستان شوم، نه لزوماً پزشکی، بلکه به صورت کلی رشته‌های پیراپزشکی آن هم به دلیل اینکه جنس آن کمک به مردم است و سلامت و جان تازه بخشیدن به آدم‌ها برایم دوست داشتنی و قشنگ بود. 

می‌دانید چرا اساساً این روز با ولادت زینب کبری (س) شناخته می‌شود و چه میزان خود و شغلتان را به میزان اهمیت و تلاشتان نزدیک به حضرت زینب (س) می‌دانید؟ یا بهتر است بپرسیم خود را وارث صبر زینبی می‌دانید؟
حضرت زینب (س) با روحیه شهامت و فداکاری و از جان گذشتگی به ما معرفی شدند، اما روحیه شجاعت و روحیه بالایی که داشتند پر رنگ‌تر از مصائب وارد شده به ایشان بود. در کمترین زمان ممکن تمام علاقه‌مندی‌های خود را از دست دادند، اما توانستند با روحیه تبیینی امامت را زنده نگه دارند، حالا ما پرستار‌ها منت بر سرمان است که تلاش کاری ما و روحیه‌ای که پشت این تلاش کاری هست را به خانم بزرگوارمان زینب (س) شبیه می‌دانند. دین بزرگی به گردن ماست. صبر حضرت زینب (س) از پذیرش و حلمی که خدا به ایشان عنایت کرده نشئت گرفته است و تحمل پرستار‌ها در برابر فشار کاری و البته روحی که در شیفت‌ها دارند به همین تک نکته صبر خلاصه می‌شود که اگر صبر داشته باشند می‌توانند بگذرانند. البته فقط در خصوص این روحیه کلمه «صبر» را باید آورد. 

از انتخاب مسیر خود در شغلتان راضی هستید؟
وقتی یاد لبخندها، برگرداندن انسان‌ها از مرگ و بیماری‌ها، کمک برای اعطای سلامتی و خوشحالی خانواده‌ها می‌افتم از مسیری که رفتم راضی هستم. ایام کرونا مثال واضحی از این بحث است که وقتی انسانی، بیمار شده و ترسیده بود و امیدی نداشت که خوب شود، اما به کمک تیم درمان خوب می‌شد و از بیمارستان به سلامتی نزد خانواده‌اش برمی‌گشت، بیشتر از فرد بیمار تیم درمان خوشحال می‌شدند. فراموش نکنیم اوایل کار توانستیم از حرفه خود نتیجه مالی، تجربه‌ای و ارتباطی کسب کنیم. 

در این سال‌ها کسی را ترغیب به انتخاب این مسیر و شغل کردید یا برعکس کسی را منصرف کردید؟ چرا؟
 کسانی را که خواستار ورود سریع به بازار کار و کسب نتیجه بودند ترغیب کردم، چون پرستاری به یادگیری مهارت و حرفه کمک می‌کند تا زودتر بتوان از آن استفاده کرد. مثل کسب درآمد یا جایگاه اجتماعی در سن پایین، از جمله این موارد است. البته این اثر در طولانی مدت باقی نمی‌ماند و افراد زود فراموش می‌کنند که اوایل کار توانستند از حرفه خود نتیجه مالی، تجربه‌ای و ارتباطی کسب کنند، برای همین در طولانی مدت نه کسی را ترغیب و نه منصرف می‌کنم. 

چه میزان عشق و ایثار در شغل پرستاری اهمیت دارد؟
عشق و ایثار دو مقوله‌ای است که از درون جوشش می‌گیرد و شرط داشتن آن قلب عاشق است، اما برای استمرار این روحیه عشق و ایثار کمک عوامل بیرونی و محیطی مؤثر است؛ مثل حمایت‌های خانواده و مجموعه‌ای که به آن تعلق داریم. اهمیت شغل پرستاری زیاد است، چون با انسان‌ها سر و کار داریم نه ماشین‌ها! انسان‌هایی که متعلق به خانواده‌ای هستند، پس یک خانواده درگیر بیماری فرد می‌شوند و اگر عشق و ایثار نباشد حق مطلب ادا نخواهد شد. 
رفتار درست پرستار چگونه می‌تواند بر بیمار اثر مثبت بگذارد؟
 مهم‌تر از قرص، آمپول و درمان، ارتباط با بیمار است. گاهی یک ارتباط کلامی، چشمی یا لمس کردن به بیمار حس امنیت می‌دهد و این حس امنیت است که انسان‌ها را امیدوار می‌کند، اما خب جای این قضیه بین پرستار‌ها کمرنگ است، چون واقعاً آنقدر کار زیاد است که حتی وقت نمی‌شود پرستاران در زمان کار با خانواده خود حتی بر حسب ضرورت حرف بزنند. اگر شمار پرستاران به بیماران متعادل باشد پرستاران ما فرصت دارند با بیمار و همراهان گپی بزنند و اطلاعاتی بدهند که به آن‌ها کمک کند. 
آیا پرستاری هم می‌تواند مثل سایر مشاغل دچار روزمرگی شود و نفس محبت و ایثار را به مرور کمرنگ کند؟!
روزمرگی بلای حرفه پرستاری است که به مرور باعث می‌شود کیفیت زندگی و فعالیت پرستاران و رضایت شغلی آن‌ها پایین بیاید. وظیفه مسئولان بالادستی این رشته است که با حمایت‌ها و ایجاد فرصت‌ها در این مسیر به نیرو‌های خود کمک کنند که بمانند و البته که با روحیه بمانند. 
چرا همواره سطح توقعات مردم و پرستاران همخوانی ندارد؟
اگر آدم‌ها در هر جایی از زاویه دید یکدیگر به موقعیت نگاه کنند و خود را جای یکدیگر بگذارند، مشکلات کمتر می‌شود. پرستار‌ها و تمام کسانی که در بیمارستان کار می‌کنند، پاسخگو هستند و مسئولیت دارند، اما کاش مردم باور داشته باشند پرستار‌ها هم انسان هستند، ممکن است خسته شوند، اشتباه کنند. پس همه باید صبور باشیم و به یکدیگر انسانی نگاه کنیم. اینگونه توقعات متعادل خواهد شد. 

آیا پرستاری مساوی فداکاری است؟ آیا پرستاری برای افراد مختلف در نگاه شما تفاوتی دارد اینکه فردی جوان باشد یا سالخورده؟
برای خدمت به نژاد و ظاهر و سن و وضعیت مالی کسی نگاه نمی‌کنیم. فداکاری به شدت وسعت دارد و به نظرم باید از درون آدم‌ها باشد. پرستار‌ها این روحیه را داشتند که خدا آن‌ها را انتخاب کرده تا وارد این عرصه شوند. زمانی که انسانی به ما پرستار‌ها و کادر درمان مراجعه می‌کند و حال خوبی ندارد یا نیاز به درمان و کمک دارد اصلاً به نژاد و ظاهر و سن و وضعیت مالی او نگاه نمی‌کنیم، فقط می‌خواهیم کمکش کنیم که حالش خوب شود. حتی حاضریم به فردی که دشمن‌مان است کمک کنیم، چون یک انسان است و حرمت جان انسان بالاست. 
تا به حال پیش آمده است به کسی امید دهید یا ناامید کنید؟
ناامید هرگز، یعنی حداقل تا وقتی این لباس پرستاری تنم بوده هرگز. اما امید که ابزار حرفه‌ای پرستارهاست. نه پرستاران، همه آدم‌ها با یک جمله و با چند کلمه حرف و همدلی می‌توانند حال یکدیگر را 
عوض کنند. 

مردم چگونه می‌توانند به پرستاران در مسیر موفقیت شغلی و ارتقای جایگاه پرستاری کمک کنند؟
مردم که خیلی خوبند شاید برای خود ما هم که در یک لباس هستیم پیش آمده باشد در جایی غیر از محل کار خودمان و در بیمارستان دیگر، از رفتار هم حرفه خودمان ناراحت شده باشیم و قضاوتش کنیم که چرا بداخلاق است یا چیزی شبیه این کلمات، اما اعتقاد دارم که اگر همه در هر شرایطی کمی به هم حق و فرصت بدهیم و از زاویه دید هم به داستان‌ها و وقایع نگاه کنیم کمی منصفانه‌تر خواهیم بود. من معتقدم هر کس در هر جایگاهی که است اگر وظیفه خود را به خوبی انجام دهد تا بی‌نیاز از یادآوری دیگران باشد، خیلی جلو خواهیم افتاد. اگر به طور مثال من آبدارچی هستم بتوانم خوب و قشنگ چایی بریزم و از شغلم لذت ببرم، فارغ از اینکه درآمدم یا جایگاهم را دوست دارم یا نه، حس بهتری خواهیم داشت. به هم لباس‌های خودم می‌گویم تا زمانی که شرایط ایده‌آل‌تری برای وضعیت کاری خودتان بسازید خواهشاً از حرفه‌ای که دارید و فرصتی که خدا برای کمک به بندگانش به ما داده است، سعی کنید لذت ببرید. به مردم هم می‌گویم لطفاً همدیگر را درک کنیم، درست است جان عزیرانتان را به ما سپردید ولی ما هم قطعاً عامل بیماری و مشکلات شما نبودیم. ما هم انسان هستیم و برای اجرای وظیفه خود به اعتماد و صبر شما 
احتیاج داریم. 

گلایه و درد دلی اگر با مردم و بیماران دارید بفرمایید. شاید هرکدام از ما روزی بیمار شویم و شما پرستار ما باشید. انتظارات شما از مردم و خانواده‌ها که عزیزانشان را به دست شما می‌سپارند چیست؟
من شغلم را برای تمام دعا‌های خیر پیرزن و پیرمرد‌هایی که نیمه‌های شب از ته قلب برایم دعا می‌کنند، برای تمام لبخند‌های رضایت، سبک شدن حال آدم‌ها و برای به زندگی برگرداندن آدم‌ها البته به کمک کار تیمی درمان دوست دارم. 

جای خاطره در این گفتگو خالی است. 
خاطره‌ها فراوانند، اما همه، تجربه‌های زیادی داشتیم که خیلی امید به خود ما داده است و سر پا نگه‌مان داشته و البته بعضی‌ها هم سردمان کرده است؛

 و سخن پایانی؟
امیدوارم مسئولان کشور برای خط اول‌های کشور مثل پرستاران، معلمان و افرادی که نبودنشان لطمه به کشور و آینده ایران وارد می‌کند، بیشتر ارزش قائل شوند و این قشر اولویت نظام سلامت باشند. آن زمان چرخه معیوب پرستار بداخلاق و کم حوصله و بیمار کلافه و خانواده‌های ناراحت حذف خواهد شد.

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
معصومه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۵۰ - ۱۴۰۳/۰۸/۳۰
0
2
آفرین به این پرستار جوان
خدا اجرشون بده
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار